چانچو

چانچو* مهرباناَ بو
می چاَنَ سر
امیدَ جا، زیبیل بار داره

برگردان:
چانچو مهربان شده
روی شانه ام
از امید، بارِ زنبیل دارد

*چانچو: چان: شانه + چو: چوب. وسیله چوبی برای حمل بار زنبیل که بر شانه می نهادند

همچنین بخوانید:   نا رفیق

درباره فکرآزاد

پرویز فکرآزاد، متولد ۲۷ اسفند ۱۳۳۳ در رشت، هنرمند معاصر گیلانی است که در زمینه های گوناگونی به زبان‌های فارسی و گیلکی مانند شعر، داستان، عکس و فیلم کوتاه و … فعالیت دارد. آثار او در نشریاتی چون بازار، نقش قلم، کادح، كتاب كادوس، گيله‌وا، دادگر، فرهیختگان، همشهری، ره آورد گیل، آوای شمال و… به چاپ رسیده است. او چند کتاب در دست تهیه دارد که در حال ویرایش بوده و امید می‌رود که به زودی به چاپ برسد.

2 دیدگاه در “چانچو

  1. چشمی دارم همه پر از صورت دوست
    با دیده مرا خوشست چون دوست در اوست
    از دیده دوست فرق کردن نه نکوست
    یا دوست به جای دیده یا دیده خود اوست
    مولوی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *