لزوم آموزش زبان مادری در مدارس گیلان/ مصاحبه با خبرگزاری کتاب ایران

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، پرویز فکرآزاد، داستان‌نویس متولد 27 اسفند 1333 در رشت و فارغ التحصیل رشته جغرافیا از دانشگاه تهران و بازنشسته وزارت راه و شهرسازی است. فکرآزاد پس از بازنشستگی سراغ علاقه و دلبستگی خود رفته و شروع به فعالیت در حوزه هنر و فرهنگ گیلان کرده است. او در کارنامه خود نگارش و چاپ کتاب «مجموعه داستان‌های گیلان»، «مجموعه داستان فریبا» و کتاب کودک «نوروز عموی دیر بموی یا زود بموی» را دارد.

پرویز فکرآزاد در حال حاضر عضو هیئت مدیره خانه فرهنگ گیلان است و یک کتاب با نام «گیله قصه» در دست چاپ دارد. او از دوران دانشجویی به صورت جدی به زبان گیلکی علاقه‌مند شده و شروع به جمع آوری واژگان گیلکی کرده است. چیزی حدود 2500 واژه حاصل این فعالیت و توجه به زبان گیلکی بوده اما، تاکنون نتوانسته آنها را منتشر کند. عشق و علاقه به زبان گیلکی از صحبت‌های پرویز فکرآزاد کاملا مشخص است. او از اینکه به زبان گیلکی صحبت کند و یا فارسی را با لهجه گیلکی تکلم کند، هیچ ابایی ندارد.

عضویت در خانه فرهنگ گیلان و گروه داستان آن باعث شد تا با ادبیات گیلکی بیشتر اُنس بگیرد تا جایی که در سال 94 یک کانال تلگرامی با نام «گیله قصه» تاسیس و در آن داستان‌هایی را با گویش‌های مختلف گیلکی منتشر کرد و اکنون پس از گذشت 6 سال بیش از 705 قصه تولید کرده است که به عنوان یک بانک اطلاعاتی توجه زبان‌شناسان داخل و خارج از کشور را به خود جلب کرده و باعث ارتباط بیشتر پرویز فکرآزاد با دیگر زبان‌شناسان و زبان‌پژوهان داخل و خارج کشور شده است؛ به گونه‌ای که یکی از دانشجویان دانشگاه «کاتالان کانادا» درسی را تحت عنوان «گیله قصه» به زبان انگلیسی ارائه داد که توجه اساتید و زبان‌شناسان را به خود جلب کرده و روش آقای پرویز فکرآزاد در مستند سازی گویش‌های مختلف یک زبان و محتوای صوتی زبان گیلکی در این کانال را مورد استفاده قرار داده است.

همچنین بسیاری از پژوهشگران و دانشجویان جهت تحقیق و پژوهش در بخش گویش‌شناسی و زبان گیلکی به این پایگاه صوتی ادبیات گیلکی و بانک اطلاعاتی استناد می‌کنند و پرویز فکرآزاد در این راستا از هیچ کمکی دریغ نمی‌کند. محتوای این کانال شامل: قصه، داستان و خاطره است و گروهی از افراد در تولید آن با ایشان مشارکت می‌کنند.

برای بررسی تاثیر زبان مادری و اهمیت این موضوع، گفت‌وگویی با این چهره فرهنگی و مروج زبان مادری (گیلگی) انجام دادیم تا ضمن آشنایی بیشتر با این فرهیخته گیلانی به اهمیت توجه به زبان مادری بپردازیم.

پرویز فکرآزاد در پاسخ به این سوال که آیا تالیف کتاب به زبان گیلکی می‌تواند در بازار نشر موفق باشد یا خیر؟ اینگونه پاسخ می‌دهد: بستگی به این دارد که شما کتاب را چگونه عرضه کنید. من به شخصه سعی کرده‌ام کتاب‌های خودم را به‌نوعی شنیدنی و صوتی کنم تا خواننده ارتباط بیشتری با محتوای کتاب برقرار کند. امروزه تمامی محتواها وابستگی شدیدی به صوت و تصویر پیدا کرده‌اند. کتاب اولم در تیراژ 1000 نسخه به چاپ رسیده بود که همه فروخته شد. کتاب دومم 500 نسخه چاپ شده بود که چیزی حدود 50 نسخه از آن مانده است؛ با اینکه حتی برای آن برنامه رونمایی هم نگرفتم اما، از طریق فضای مجازی و اینترنت توانستم فروش خوبی داشته باشم و همین طور کتاب سومم که در حوزه کودک و نوجوان بود، تیراژ 1000 تایی داشته که تاکنون موفق به فروش چیزی حدود 700 نسخه شده‌ام. وی ادامه می‌دهد: با اینکه فروش کتاب همزمان با ایام کرونا بود و مردم از نظر معیشتی و اقتصادی در مضیقه بودند اما، من از فروش کتاب‌ها در این شرایط که صنعت چاپ مشکلات بسیاری دارد رضایت دارم البته باید بگویم کتاب یک محصول فرهنگی است و نباید از آن انتظار آورده اقتصادی داشت ولی همین‌که کتابی با فروشش هزینه‌های چاپش را دربیاورد، به نظرم برای یک کتاب موفقیت محسوب می‌شود و یا اگر سود بیشتری به دست بیاورد، باعث می‌شود تا من به‌عنوان یک نویسنده مقدمات چاپ کتاب دیگری را فراهم کنم.

پرویز فکرآزاد از ظرفیت فضای مجازی و استفاده بهینه از تکنولوژی در راستای ترویج زبان مادری و توزیع بیشتر کتاب‌هایش به خوبی بهره برده است؛ او کتاب اولش را در قالب یک اپلیکیشن ارائه کرد که در آن اپلیکیشن متن و صوت قصه‌ها وجود داشتند. چون تجربه فعالیت در کانال تلگرامی باعث شده بود که به این تجربه برسد که فضای مجازی پتانسیل بسیار بالایی برای ارتباط بیشتر و همچنین ارائه همزمان محتوای متنی و صوتی قصه‌ها دارد.

او در ادامه کار با توجه به استقبال و موفقیت کتاب اولش تصمیم گرفت در کتاب «فریبا» و «نوروز عموی» هم از قابلیت چند رسانه‌ای استفاده کند. ابتدا ایده‌ی ارائه کتاب در قالب لوح فشرده را در نظر داشت اما، به دلیل بالا رفتن هزینه‌ی انتشار کتاب همراه با یک لوح فشرده، تصمیم گرفت تا از کدهای کیو. آر در کتاب‌هایش استفاده کند؛ به این ترتیب هر دو کتاب «فریبا» و «نوروز عموی» قابلیت شنیدن پیدا کرد. نکته بسیار حائز اهمیت دیگر این است که صوت موجود در کتاب‌ها صرفا خوانش کتاب نیست، بلکه به‌صورت پادکست بوده و هر اپیزود (قسمت) دارای تیتراژ و موسیقی مختص به خود است و بعضی از آن‌ها به صورت نمایشنامه اجرا و تولید شده است.

بی‌توجهی به زبان مادری، بی‌هویتی در جامعه را به همراه خواهد داشت
پرویز فکرآزاد معتقد است: بی‌توجهی به زبان مادری نوعی بی‌هویتی در جامعه را به همراه خواهد داشت و این بی‌هویتی در کودکان و نوجوانان تاثیرگذار است و دستاوردی جز بزهکاری ندارد. او در این مورد می‌گوید: شخصی که هویت ندارد، دچار اختلال‌های اجتماعی و روانی شده و دست به بزهکاری می‌زند. شاید فردی در دیار غُربت لب جو بنشیند و ساندویچ گاز بزند چون یقین دارد کسی او را نمی‌شناسد، ولی این کار را در شهر و دیار خود انجام نمی‌دهد. چون فرد در شهر و دیار خود هویت دارد و با خودش می‌گوید افراد با دیدن او چه فکری می‌کنند؟ به همین منظور زبان به افراد هویت و شخصیت می‌دهد و از وجود آن‌ها، زندگی، اخلاق و منش‌شان به نوعی پاسداری می‌کند. وی با ذکر مثالی در این باره بیشتر توضیح می‌دهد: نمونه‌هایی از تاریخ را برایتان بیان می‌کنم: اقلیت‌های زبانی در کشور آلمان یعنی نسل سوم ترک‌ها دچار چنین بی‌هویتی شدند چون به مرور زمان، زبان مادری‌شان را به فراموشی سپردند که در نهایت دولت آلمان متوجه این قضیه شده و سعی کرد امتیازهای تشویقی برای کودکانی که اقلیت زبانی محسوب می‌شوند، در نظر بگیرد تا به زبان مادری خودشان روی بیاورند و آن را یاد بگیرند. همچنین کشور نروژ با وجود ثروت بیکرانی که دارد، مردمش شادمانی چندانی نداشته و جامعه دچار بحران و اختلالات زیادی شده بود و همه این‌ها سرچشمه از فراموشی زبان مادری بود. آن‌ها زبان مادری‌شان را کنار گذاشته و انگلیسی صحبت می‌کردند اما، امروزه جامعه نروژ خطر را از سر گذرانده و با آموزش و تدریس زبان نروژی 25 درصد از مردم نروژ به زبان مادری‌شان روی آورده و نروژی تکلم می‌کنند البته ممکن است سهم بیشتری از مردم زبان نروژي را متوجه بشوند ولی تکلم نکنند.
با توجه به اهمیت زبان مادری و نامگذاری روزی به این نام در تقویم جهانی، پرویز فکرآزاد به عنوان فعال در این حوزه، تاکنون تلاش‌های زیادی برای احیای زبان مادری از جمله داستان‌نویسی و چاپ کتاب، برگزاری کارگاه‌های داستان‌نویسی مجازی «گیله قصه»، نقد و بررسی آثار علاقه‌مندان و هنرجویان و انتشار آن در فضای مجازی، اداره کارگاه‌ها و مدیریت کانال تلگرامی و صفحه اینستاگرام، ترانه‌سرایی و همکاری با خوانندگان و انتشار آلبومی با صدای خودش به اسم «دریا»، برنامه‌سازی برای سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری رشت با عنوان «گیله زبان»، ساخت برنامه‌ای با نام «گیله نیشت» که گفت‌وگویی با فعالین زبان، شعرا، نویسندگان، خوانندگان و هنرمندان در مورد مسایل مختلف هنری و اجتماعی به زبان گیلکی است و حضور در مدارس گیلان به همراه همسرشان از سال 97 انجام داده است که البته امروزه این نشست‌ها و حضورها به صورت مجازی در قالب کارگاه زبان گیلکی ادامه دارد.
کتاب فریبا/ کتاب داستان های گیلکی پرویز فکرآزاد
وقتی از پرویز فکرآزاد پرسیدیم که در کارگاه‌های زبان گیلکی چه کاری انجام می‌دهد؟ اینگونه به ما پاسخ داد: کارگاه‌های ما حال و هوای مفرح و شادی دارد و کودکان در آنجا به ترانه‌خوانی، قصه‌خوانی و بازی می‌پردازند و این روش، آموزش نوینی محسوب می‌شود که می‌تواند برای آموزش دیگر دروس هم مورد استفاده قرار بگیرد. بر همین اساس طرح آموزش زبان مادری را سال 98 به اداره آموزش و پرورش ارائه کردم و در پرتال‌های آموزش و پرورش استان‌های گیلان، زنجان، فارس و آذربایجان اخبارش منتشر شده است که با وجود شیوع ویروس کرونا و تغییر مدیرکل مربوطه باید برای ادامه روند اجرایی آن مجددا اقدام کنم. ولی با این وجود بستر اولیه و مهم آموزش زبان مادری خانه و خانواده است و به دلیل مغفول ماندن این امر، سازمان آموزش و پرورش باید به فکر باشد و حضور ما به معلم‌ها و کودکان خیلی کمک می‌کند.
او ادامه می‌دهد: با توجه به ادامه‌دار بودن رعایت پروتکل‌های بهداشتی و شیوع ویروس کرونا، نتوانستیم کارگاه‌ها را برگزار کنیم ولی کارزاری را به صورت قانونی راه انداختیم که بیش از 2000 نفر آن را امضا کردند که با توجه به اصل 15 قانون اساسی هر استانی می‌تواند با نظر استاندار و مدیرکل آموزش و پرورش استان مربوطه، در کنار زبان فارسی، زبان مادری را در مدارس تدریس کند. ما در تلاش هستیم توسط این کارزار در مدارس استان گیلان چنین اتفاق مهمی صورت پذیرد.

با این توضیحات، به این سوال بسیار مهم رسیدیم که در آموزش زبان انگلیسی و عربی در مدارس موفق عمل نکرده‌ایم، چه کار کنیم که آموزش زبان گیلکی به چنین سرنوشتی دچار نشود؟ پرویز فکرآزاد با بیان دو دلیل یقین دارد که آموزش زبان گیلکی در مدارس به چنین سرنوشتی دچار نخواهد شد.وی در تبیین این دلایل می‌گوید: نخست اینکه کارگاه زبان گیلکی، کارگاه اجباری نیست، کلاس معمول درسی در مدارس نیست، کارگاه بازی، ترانه‌خوانی، قصه‌خوانی و موسیقی است؛ یعنی از روش‌هایی که برای بچه‌ها جذابیت دارد، استفاده می‌شود. تمامی محتوای کارگاه اعم از قصه و ترانه از قبل به دانش‌آموزان داده می‌شود و در کارگاه می‌توانند داوطلبانه آن را بخوانند و هیچ تکلیفی که از روی اجبار باشد، به کودکان تحمیل نمی‌شود. یعنی کاملا یادگیری و آموزش داوطلبانه شروع می‌شود. اگر نتوانند قصه بخوانند، در بازی‌های جمعی و یا ترانه‌خوانی همراه مربی و دیگر بچه‌ها می‌توانند مشارکت داشته باشند. پس این کارگاه کاملا با دروس دیگر و روش مرسوم آموزش زبان خیلی تفاوت دارد و می‌تواند الگویی برای آموزش دیگر دروس باشد. دوم اینکه اغلب بچه‌ها با زبان مادری از نظر شنیداری مشکل چندانی ندارند. بنابراین راحت می‌توانند ارتباط برقرار کنند. به خصوص آنان که معلمانی دارند، علاقه‌مند به موضوع و مسلط بر زبان مادری و زمانی که کودک لغت‌های گیلکی را نمی‌داند، با ترفندهایی همان لغات گیلکی را به فارسی برگردانده و به بچه‌ها در جمله یاد می‌دهند تا کم‌کم با زبان گیلکی آشنا شوند.

به گفته فکرآزاد، ما در حال حاضر در بحث زبان مادری (گیلکی) از نظر شنیداری و درک مفاهیم زبان، آنچنان مشکلی نداریم. بچه‌ها اغلب با پدربزرگ یا مادربزرگ یا از شبکه‌های تلویزیونی با گیلکی و زبان مادری مانوس هستند. البته منظور از زبان مادری صرفا زبان گیلکی نیست. بلکه زبان ترکی، تالشی، آذری، تاتی و همه زبان‌های مادری را شامل می‌شود.
فکرآزاد معتقد است زبان نوعی موجود زنده محسوب می‌شود و اگر مورد استفاده قرار نگیرد، می‌میرد. متاسفانه وضعیت زبان گیلکی اکنون در معرض خطر است و در همین مرحله که هنوز گویشوران ما آشنایی با این زبان دارند، می‌شود با برگزاری کارگاه‌های زبان در مدارس جلوی نابودی آن را گرفت.
فکرآزاد در ارتباط با ضرورت و نیاز توجه به زبان مادری می‌گوید: به طور کلی زبان مادری در گذشته نیاز به آموزش نداشت، برای اینکه همه به زبان مادری‌شان صحبت می‌کردند. تا ۴۰ سال پیش ضرورتی احساس نمی‌شد که زبان گیلکی آموزش داده شود اما اکنون زبان گیلکی در معرض خطر قرار گرفته و در کوچه و بازار کمتر شنیده می‌شود. بنابراین وضعیت زبان گیلکی در حال حاضر در معرض خطر است و بدون شک نیاز به آموزش دارد. این نیاز به آموزش می‌تواند خودجوش هم باشد؛ اما تکلیف دولت‌ها چیست؟ چرا در قانون اساسی پیش بینی شده که زبان مادری در کنار زبان رسمی کشور آموزش داده شود؟ برای اینکه خوشبختانه قانون‌گذارها این قانون را پیش‌بینی کرده‌اند. چرا دنیا روزی را به نام «روز جهانی زبان مادری» اختصاص داده است؟ به دلیل اینکه اهمیت زبان مادری را در دنیا درک کرده‌اند و می‌دانند زبان مادری هویت‌بخش است و در جامعه هویت ایجاد می‌کند. بنابراین زبان گیلکی نیاز به آموزش دارد. می‌تواند خودجوش باشد، می‌تواند داوطلبانه باشد. ولی هیچ اجباری در آموزش‌ آن نیست.
در پایان پرویز فکرآزاد به مقوله لهجه پرداخت و در ارتباط با علت کنار گذاشتن زبان گیلکی می‌گوید: این موضوع ریشه‌های تاریخی مختلفی دارد و یکی از دلایلش این است که برای گیلک‌ها محتوایی تولید نشده است. اولین کتاب در قالب واژه‌نامه‌ را یک غیرگیلک به نام دکتر منوچهر ستوده در سال ۱۳۳۲ منتشر کرده است. البته آن دوره ایشان در شهر لاهیجان زندگی می‌کردند. این کتاب که «واژه‌نامه گیلکی» نام دارد، شامل لغت‌های شرق و غرب گیلان است. در چهل سال اخیر با وجود تالیف چندین واژه‌نامه‌، به دلیل عدم تولید محتوا برای عموم مردم، متاسفانه زبان گیلکی از رشد چندانی در جامعه‌ برخوردار نبوده است. البته این نکته را هم در نظر بگیرید که ما همسایه‌ای مثل ترک‌ها و آذربایجان نداشتیم که برایمان تولید محتوا کنند. همین طور زبان کُردی که در کردستان عراق برایش تولید محتوا می‌شده و نیز در بلوچستان و پاکستان هم به همین منوال. آنها زبان‌هایشان را حفظ کردند اما، متاسفانه برای گیلکی محتوا تولید نشده است.

همچنین بخوانید:   ابرم...برای بهزاد موسایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *