نگهبان شب

بمانسته نوخالانه جماکونه. صحرایا حسابی جاروفارو بوکوده. پلکانان، تمیزا بوستید. فردا صبح سر، صابخانه اسباب کشی کونه.جه پی کنی اولان تا ساختمانَ تومامه بو کار، نیگهبانی بدا هیا. اونی دیل خوشه کی تا تازه کارا پیدا کودنه ره، اقلا” چند شب خو زن و زاکه ور سر به بالین نیهِه.

برگردان:

آخرین نخاله ها را جمع می کند. حیاط را حسابی آب و جارو کرده. راه پله ها تمیز شده اند. فردا اول وقت صاحبخانه اسباب کشی می کند. از اول پی کنی تا پایان کار ساختمان، نگهبانی داده اینجا. دلش خوش است تا پیدا کردن کار جدید، لااقل چند شبی کنار زن و بچه اش سر به بالین می گذارد

همچنین بخوانید:   لچک

درباره فکرآزاد

پرویز فکرآزاد، متولد ۲۷ اسفند ۱۳۳۳ در رشت، هنرمند معاصر گیلانی است که در زمینه های گوناگونی به زبان‌های فارسی و گیلکی مانند شعر، داستان، عکس و فیلم کوتاه و … فعالیت دارد. آثار او در نشریاتی چون بازار، نقش قلم، کادح، كتاب كادوس، گيله‌وا، دادگر، فرهیختگان، همشهری، ره آورد گیل، آوای شمال و… به چاپ رسیده است. او چند کتاب در دست تهیه دارد که در حال ویرایش بوده و امید می‌رود که به زودی به چاپ برسد.

2 دیدگاه در “نگهبان شب

  1. سلام استاد گرامی
    خوشحالم که ان گوشه هایی از جامعه را که با چشم های عادی نمیتوان دید به ما نشان میدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *