و اینک درختان درخت

اول درختی بود تنها وبزرگ که چشم سوداگری را به خود جلب کرد.

Foto-FNAVMLCL
وقتی او را بریدند زندگی را در خود آواز داد با موسیقی نسیمی که از سپیدرود بر او می وزید.

دور تا دور او درختچه های کوچکی به دنیا آمدند واز ریشه اش شیر مکیدند و رشد کردند .

بزرگ و بزرگ تر شدند و مادر را آن چنان در بر گرفتند که دیگر تندرچشم هیچ نا محرمی بر قامت او زخم نزند
و حالا با هم تک درختی شده اند تنومند که دست های چند نفر هم برای در آغوش گرفتنش کفاف نمی کند.
Foto-FIFOCBHE
این درخت در کنار سپیدرود و در آستانه ی اشرفیه قرار دارد . درباغی زیبا و آراسته ودر جوار رود خانه که مسئولان شهر همت کرده اند و کار نیک را باید گفت و پاس داشت.و نیک تر آن که این درخت امیدوار را(که انگار آدمیانی دور هم حلقه زده اند به سماع)ثبت ملی کنند تا از جراحات روزگار در امان باشد.

همچنین بخوانید:   شبی دیگر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *